Filtra per genere

سرطان جن

سرطان جن

مجموعه اتاق فرار انیگما

مجموعه اتاق فرار انیگما، شمارا به یک هیجان متفاوت دعوت می کند در پادکست سرطان جن با ما همراه باشید تا تجربه متفاوت از ترس را برای خودتون فراهم کنید هر هفته یک شنبه و چهار شنبه ساعت ۲۲

32 - سرطان جن - فصل دوم قسمت آخر
0:00 / 0:00
1x
  • 32 - سرطان جن - فصل دوم قسمت آخر





    اپیزود پایانی









    الهه مجبوره برای نگه داشتن پارسا پیش پیرمرد دعا نویس بره و در آخر یه کروکی ازش میگیره، الهه که چند روزی غیبش زده بود به خونه برمیگرده و حرفای پارسا درمورد سمیه اونو به شدت میترسونه و باعث میشه اون گوسفند رو برای سمیه بگیره اما بعد از مدتی جنازه گوسفندو توی پارکینگ پیدا میکنه، پارسا ترسیده دما خونه به شدت افت کرده اتفاقای عجیبی برای الهه میوفته مثل اون صدای عجیب و غریب که به الهه میگفت چرا جلیل و کشتی، مثل اون نوشته ی مرموز روی آینه بخار گرفته، الهه که از چیزی سر در نمیاره به جلیل زنگ میزنه اما جلیل جواب نمیده، بعد از حرف زدن با فرزان به سمت چپک حرکت میکنه و توی راه تصادف بدی میکنه که حتی چیزی ازش یادش نمیاد، بعد خودشو پیش دعانویس میبینه و جرعت دیدن سمیه رو پیدا میکنه، سمیه خیلی شبیه پارساس بعد که الهه به خودش میاد میبینه سه هفتس که دادگاه پارسا رو به خداوردیا واگذار کردن و دیگه کاری از دست الهه برنمیاد، الهه که با کلی علامت سوال درگیره به شهروز زنگ میزنه و باهاش قرار ملاقات میذاره که شاید بتونه الهه رو از علامت سوال های ذهنیش خلاص کنه اما شهروزم کاری از پیش نمیبره و بیشتر از الهه چیزی نمیدونه، تو راه برگشت خداوردی خبر بیماری پارسا رو به الهه میده و الهه عصبانی به سمت بیمارستان حرکت میکنه، وقتی به بیمارستان میرسه متوجه میشه که پارسا مرده و جلیل سر الهه دادو بیداد میکنه، الهه که از حرفای جلیل چیزی متوجه نمیشه هنوز نمیخواد باور کنه که پارسا واقعا مرده.الهه به ملاقات فرزان میره شاید اون بتونه کمکش کنه دیدن اینکه فرزان دیوونه شدن و الان توی دیوونه خونس برای الهه خیلی عجیبه ، فرزان تمام وقتشو به فکر کردن راجب مرگ مهسا سپری میکنه و به الهه میگه مرگ اون تقصیر تو بود چون من کار نمیه تموم تورو تموم کردم، درصورتی که الهه همزاد مهسا رو کشته بود، فرزان به الهه میگه جلیل و برای من بیار همه این اتفاقا زیر سر جلیله، الهه به سمت کروکی که پیرمرد بهش دادن بود میره دیگه تنها امیدش همون کروکیه اما بعد از اینکه میرسه خداوردی رو اونجا میبینه…خداوردی از الهه طلب بخشش میکنه اما الهه فقط دنبال حقیقته، خداوردی شروع میکنه به تعریف کردن ماجرای جلیل و دلیل رفتنش به چپک، حتی خداوردی ام چیزی از الهه و پارسا نمیدونه و این فقط جلیله که میدونه چه اتفاقی دقیقا افتاده، الهه متوجه میشه که خداوردی به جای جلیل همسرشو کشته.اتفاقاتی که خداوردی برای الهه تعریف میکنه اینقدر درهمه که الهه رو کاملا گیج کرده، فرزان و الهه دنبال جلیل میگردن اما خداوردی بهشون میگه که رفته چپک…..نویسنده: رامبد خانلریگویندگان: پدرام زمانی و یگانه رمضانیتهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگما










    Sat, 24 Apr 2021 - 7min
  • 31 - سرطان جن - فصل دوم قسمت پانزدهم





    اپیزود پانزدهم









    الهه بعد از ملاقات با دعانویس برای نگه داشتن پارسا یه آدرس ازش میگیره اما وقتی متوجه میشه چند روز غیبش زده بوده از طرفی حرفای پارسا درباره سمیه و گوسفند اونو به شدت میترسونه. بعد از پیدا کردن جنازه گوسفند و اتفاق عجیبی که توی دستشویی برای الهه میوفته (صدای عجیب که میگه چرا جلیل و کشتی اون بابام بود) ترس الهه و سر درگمی اون چندین برابر میشه چون اون اصلا نمیدونه چیشد که با شهروز بهم زد و با جلیل ازدواج کرد و اصلا پارسا از کجا اومد بعد از گم شدن پارسا الهه به جلیل زنگ میزنه و تصمیم میگیره به سمت چپک حرکت کنه اما تو راه تصادف بدی میکنه و چیزی از تصادف یادش نمیاد فقط خودشو پیش روی همون پیرمرد دعانویس میبینه و تصمیم میگیره با سمیه روبرو شه، سمیه خیلی شبیه پارساس اما الهه رو به عنوان مادر قبول نداره الهه که خیلی شوکه شده با خبر میشه از اینکه جلیل زندس و چند هفته ایه که دادگاه پارسا رو به خداوردیا واگذار کرده و الهه که خیلی ناراحته با شهروز تماس میگیره و یه قرار ملاقات باهاش میذاره که حداقل جواب سر درگمی های الهه باشه اما فایده ای نداره، تو راه برگشت از پیش شهروز خداوردی با الهه تماس میگیره و الهه از اینکه پارسا توی بیمارستانه و حالش خوب نیست خیلی ناراحت میشه و تصمیم میگیره به بیمارستان بره، اما دیر شده الهه که خیلی عصبانیه متوجه میشه پارسا مرده و سر جلیل دادو بیداد میکنه اما چیزی از حرفاش متوجه نمیشه و باور کردن مرگ پارسا براش خیلی سخته.فرزان دیونه شده و ملاقات اون برای الهه توی دیونه خونه غیر قابل باوره، الهه برای چی به ملاقات فرزان رفته؟ فرزان به الهه میگه تمام وقتشو به فکر کردن راجب مرگ مهسا میگذرونه و به الهه میگه تو باید به خاطر مرگش عذاب وجدان داشته باشی چون من کار نیمه تموم تورو تموم کردم، الهه همزاد مهسا رو کشته بود اما فرزان از الهه میخواد که دست جلیل رو تو دست فرزان بذاره.الهه دنبال کروکی پیرمرد دعانویس میگرده و میره به اونجا و خداوردی رو اونجا میبینه…..نویسنده: رامبد خانلری.گویندگان: پدرام زمانی و یگانه رمضانی.تهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگما.










    Sun, 18 Apr 2021 - 8min
  • 30 - سرطان جن - فصل دوم قسمت چهاردهم





    اپیزود چهاردهم









    الهه که برای نگه داشتن پارسا پیش پیرمرد دعانویس رفته بود با گرفتن یه آدرس از اون مطمئن میشه که میتونه پارسا رو برای خودش نگه داره اما وقتی الهه کارش پیش پیرمرد تموم میشه متوجه میشه که چند روزی غیبش زده و وقتی برمیگرده خونه حرفای پارسا راجب درخواست سمیه خیلی ماجرا رو براشش ترسناک میکنه و تصمیم میگیره یه گوسفند بزرگ بگیره اما بعد چند ساعت جنازه ی گوسفندو توی پارکینگ پیدا میکنه و اتفاقات عجیبی توی خونه داره میوفته افت شدید دما و اون صدای عجیب که توی دستشویی با الهه صحبت میکنه و بهش میگه چرا جلیل و کشتی اون بابام بود الهه که خیلی از این حرف شوکه شده و اصلا از گذشته خبر نداره و نمیدونه چیشد که با جلیل ازدواج کرده تصمیم میگیره باهاش تماس بگیره اما اون جواب نمیده و از اونجایی که پارسا گم شده الهه تصمیم میگیره بره به چپک اما تو راه تصادف بدی میکنه و اتفاق بدتر اینه که هیچ چیزی از اون تصادف یادش نمیاد و خودشو پیش پیرمرد دعا نویس میبینه و سوالاشو از اون میپرسه پیرمرد سمیه رو به الهه نشون میده به نظر الهه سمیه خیلی شبیه پارساس وقتی که الهه به خودش میاد میبینه که دادگاه سه هفتس که پارسا رو داده به خداوردیا، هیچ چیز بد تر از این نمیتونه بشه الهه با شهروز تماس میگیره باهاش یه قرار ملاقات میذاره شاید شهروز بتونه جواب سوالای الهه رو بده اما میبینه که نه شهروزم چیزی بیشتر از خودش نمیدونه و موقع برگشت الهه متوجه میشه که حال پارسا اصلا خوب نیست و اون توی بیمارستانه، الهه خودشو به بیمارستان میرسونه.الهه از عصبانیت نمیدونه به جلیل چی بگه و چی ازش بپرسه، الهه و جلیل دعواشون میشه توی بیمارستان و جلیل کنترلشو از دست میده داد و بیداد میکنه اما الهه چیزی از حرفای جلیل متوجه نمیشه، پارسا مرگ مغزی شده اما الهه نمیتونه باور کنه و حتی میخواد پارسا رو با خودش ببره خونه اما پارسا مرده، الهه خاطراتشو تو خواب و بیداری مرور میکنه، پارسا رو تو خواب میبینه اما اون کسی که توی خوابه پارسا نیست سمیه اس که تو خواب الهه اومده، الهه با صدای جیغ بیدار میشه و میپرسه چی شده مامان جلیل میگه پارسا نشسته بود و داشت موهای تورو شونه میکرد.نویسنده: رامبد خانلری.گوینگان: پدرام زمانی و یگانه رمضانی.تهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگما.










    Tue, 13 Apr 2021 - 8min
  • 29 - سرطان جن - فصل دوم قسمت سیزدهم





    اپیزود سیزدهم









    الهه برای نگه داشتن پارسا پیش پیرمرد دعانویس میره و یه آدرس ازش میگیره و پیرمرد بهش میگه اگر پارسا رو میخوای باید به این آدرس بری، اما الهه که چند روزی غیبش زده بود وقتی به خونه برمیگرده حرفای پارسا راجب سمیه اونو شوکه میکنه و الهه تصمیم میگیره به درخواست سمیه که یه گوسفند بزرگ بود عمل کنه اما بعد از مدتی جنازه گوسفندو توی پارکینگ پیدا میکنه و اتفاقای عجیبی توی دستشویی برای الهه میوفته یه صدای عجیب که میگفت چرا جلیل و کشتی اون بابام بود. الهه درگیر سوالای ذهنش شده که چرا با جلیل ازدواج کرده و با فرزان تماس میگیره و بعد از تماس متوجه میشه پارسا گم شده و باید به سمت چپک حرکت کنه چون فکر میکنه جلیل اونجاس و زندس، توی راه چپک تصادف شدیدی برای الهه پیش میاد اما هیچ تصویری از تصادف و اتفاقی براش افتاده یادش نیست، الهه با سمیه روبرو میشه که خیلی شبیه پارساس، سمیه پارسا و جلیل و جزو خانوادش میدونه اما الهه رو نه. الهه چند هفته ایه که غیبش زده و غافل از اینکه دادگاه پارسا رو به خداوردیا داده و الهه پارسا رو از دست داده.



    الهه با شهروز تماس میگیره و باهاش قرار میذاره که شاید به چند تا از سوالای ذهنش جواب بده. اما بعد از حرف زدن با شهروز اتفاقای عجیبی برای الهه میوفته یه مسیج ناشناس و یه موتوری که الهه رو تعقیب میکنن، الهه متوجه میشه پارسا توی بیمارستانه و با خداوردی ها تماس میگیره اما برخلاف اون چیزی که تصور میکنه باهاش رفتار میشه، حال پارسا خوب نیست و الهه عصبانی شده. الهه میره بیمارستان تا پارسا رو ببینیه.......



    نویسنده: رامبد خانلری.



    گویندگان:پدرام زمانی و یگانه رمضانی.



    تهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگما.










    Fri, 09 Apr 2021 - 9min
  • 28 - سرطان جن - فصل دوم قسمت دوازدهم





    اپیزود دوازدهم









    الهه برای نگه داشتن پارسا پیش دعانویس میره و پیرمرد در آخر یه کروکی بهش میده و میگه تنها راه نگه داشتن پارسا این آدرسه. الهه که چند روزی غیبش زده بود به خونه برمیگرده و اما پارسا حرفای عجیبی راجب سمیه و یه گوسفند بزرگ میزنه که الهه رو خیلی میترسونه و الهه به درخواست سمیه گوش میده اما بعد یه مدت جنازه گوسفندو توی پارکینگ پیدا میکنه و اتفاقات عجیبی که توی دستشویی میوفته و اون صدای عجیب که به الهه میگفت چرا جلیل و کشتی اون بابام بود، افت شدید دمای اتاق، تصمیم الهه برای تماس با جلیل بعد از گم شدن پارسا، مکالمه بین فرزان و الهه که باعث حرکت الهه به سمت چپک میشه و تصادفی که هیچ چیز ازش یاد الهه نمونده و دوباره اون پیرمرد و دیدن سمیه ای که به شدت از نظر الهه شبیه پارساس. چرا سمیه به پارسا میگه داداش به جلیل میگه بابا اما الهه رو به عنوان مامان قبول نداره سوال بزرگ الهه که چرا با جلیل ازدواج کرده و الان که جلیل زندس چرا میخواد از الهه جدا بشه. بعد از این ماجراها الهه متوجه میشه که چند هفتس پارسا به خداوردی ها داده شده.



    الهه با شهروز قرار میذاره میخواد ببینه چیشد که الهه و شهروز از هم جدا شدن، از رابطشون حرف میزنن از سفرشون به چپک حرف میزنن، از فرزان و رفقای قدیمی صحبت میکنن، یه اتفاقای داره بین شهروز و الهه میوفته.



    نویسنده: رامبد خانلری.



    گویندگان: پدرام زمانی و یگانه رمضانی.



    تهیه شده توسط مجموعه اتاق فرار انیگمت










    Tue, 06 Apr 2021 - 9min
Mostra altri episodi